اربعین همراه اهل بیت (ع) در کربلا

10 دسامبر 2014

روزهای سخت، اندوهگین و غمبار پس از واقعه عاشورا سال ۶۰ ه‍.. ق می‌گذشت. بنی امیه برای استحکام حاکمیت خود و قدرت‌نمایی و تسلط بیشتر کارهای ذیل را انجام داد :

ابتداء پیروزی و غلبه خود را به فرمانداران شهرهای بزرگ و کوچک اعلان تا با آزین بندی و شادی ظاهری در میان مردم آن را منعکس نمایند و پیروزی خود را جشن بگیرند .

سپس فرزندان خردسال و خانواده‌های باقیمانده سالار شهیدان و دیگر قهرمانان صحنه کربلا را به نشانه اسارت از کربلا حرکت داده و به سوی کوفه و دیگر شهرهای بزرگ عراق و شام برده تا پیروزی خود را به همگان نشان دهند.

همراه با اسراء آل محمد (علیهم السلام) سرهای ۷۸ نفر از شهداء شناخته شده حادثه کربلا را از تن جدا نموده و بین قبائلی که در آن حادثه تلخ و ناگوار مشارکت داشتند، از سوی فرماندهان بنی امیه بین آن قبائل تقسیم نمودند تا جنایات نابخشودنی تقسیم گردد.

  • قبیله کنده (۱۳ سر شهید به سرکردگی قیس بن اشعث)
  • قبیله هوازن (۱۲ سر شهید به سرکردگی شمر بن ذی الجوشن)
  • قبیله بنی تمیم (۱۷ سر شهید)
  • قبیله بنی اسد (۱۶ سر شهید)
  • قبیله مذحج (۷ سر شهید)
  • دیگر قبایل کوچک‌تر (۱۳ سر شهید به سرکردگی عروه بن قیس)[۱]

رؤساء قبایل فوق به دستور یزید بن معاویه و عبیداله بن زیاد سرهای بریده شهداء را بر سر نیزه گذاشته و همراه با اسراء در شهرها به گردش در آورندتا رعب، وحشت و خفقانی بوجود آید که هیچ کس، ایستادن در برابر باطل و حاکمیت زر و زور و تزویر را در فکر و مخیله خود راه ندهد و برای همیشه مبارزه حق با باطل تمام شود!! ولی مظاهر فریبنده دنیا سبب شد که آنان فراموش کردند خالق هستی برای ستمگران سرنوشتی دیگر ترسیم کرده و آن اینکه :

سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ‏[۲]کسانی که ستم ورزیده‌اند به زودی سرنوشت وحشتناک خویش را خواهند دید.

اراده الهی نابودی و اضمحلال دودمان ظالم و ستمگر است و لعن و نفرت همیشه و عمومی را به دنبال دارد.

 

اربعین سالار شهیدان

در روزهای پیشین اربعین سالار شهیدان حسین بن علی (ع) وجدان‌های نهفته برخی بیدار و سبب پشیمانی صد در صد آنان شد، پیروزی تدریجی حق بر باطل آشکار گردید.

برخی از صحابه بزرگوار با کهولت سن، و تابعان صالح آزاد شده از مشکلات ایجاد شده برای احیاء نام شهیدان جهت زیارت اربعین عازم کربلا شدند.

جابر بن عبدالله انصاری از مدینه منوره راه افتاد به کوفه آمد، عطیه بن عوف کوفی آن تابع شایسته از کوفه جابر (ره) را همراهی نمود و هردو به همراه عده‌ای از بنی هاشم در روز اربعین سالار شهیدان و دیگر شهداء کربلا خود را به مزار مظلوم ترین شهداء تاریخ رساندند تا اهداف، خطبه‌ها، کلمات و آرمان شهداء را زنده گردانند. گویا در آن روزها امام زین العابدین (ع) به همراه عقیله بنی هاشم زینب کبری (ع) و دیگر باقیماندگان از واقعه و حادثه کربلا خود را بر مزار شهیدان رساندند[۳] ، حرکت زائران اربعین در آن روزها با حزن و تأثر همه موجودات جهان همراه گردید، زیارت اربعین حسینی سنتی فراموش نشدنی و باقیماندنی و ابدی گشت بویژه آنکه ائمه اهل بیت همانند امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) و پیشوایان معصوم دیگر آن را مورد تأیید خویش قرار داده و دستورالعمل خاص صادر نمودند و خود هم زائر اربعین حسینی و دیگر شهداء کربلا شدند.

 

اربعین حسینی در همه موجودات جهان

زراره بن اعین در روزهای حزن و تأثر اهل بیت عصمت و طهارت در ماه صفرالخیر محضر امام صادق (ع) رسیده سخن از اربعین سالار شهیدان و تأثیر شهادت آن حضرت در حادثه کربلا به میان آمد. امام صادق (ع) رو به زراره آن محدث بزرگ و قابل اطمینان و دیگر افراد حاضر در آن مجلس نمود سپس فرمودند :

یَا زُرَارَهُ إِنَّ السَّمَاءَ بَکَتْ عَلَى الْحُسَیْنِ ع أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْکُسُوفِ وَ الْحُمْرَهِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِکَهَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً عَلَى الْحُسَیْنِ ع وَ مَا اخْتَضَبَتْ مِنَّا امْرَأَهٌ وَ لَا ادَّهَنَتْ وَ لَا اکْتَحَلَتْ وَ لَا رَجَّلَتْ حَتَّى أَتَانَا رَأْسُ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ مَا زِلْنَا فِی عَبْرَهٍ مِنْ بَعْدِهِ …[۴]

امام صادق (ع) فرمودند: ای زراره همانا آسمان بر مصائب وارده بر حسین [بن علی علیهما السلام] چهل بامداد خون گریست و همانا زمین بر مصائب وی چهل بامداد اشک سیاه ریخت و سیاه پوش گردید و همانا خورشید چهل روز گرفتار کسوف (گرفتگی) شد و چهره خشم و نقاب خونین برخود گرفت و همانا برخی کوهها قطعه قطعه شده و تبدیل به تکه‌های ریز و کوچک شدند و همانا دریاها متلاطم و پر امواج شده و و وضعیت خشمناکی بر خود گرفتند و نیز فرشتگان الهی چهل روز بر مصائب حسین بن علی(ع) گرییدند و اشک ریختند. و همانا پس از شهادت سالار شهیدان هیچ زنی از اهلبیت ما به نشانه شادی آرایش ننمودند و بر موهایشان شانه نبردند و آن را خضاب نکردند و چشم‌های خویش را سرمه ننمودند تا آنگاه که فرجام ستمکاران صحنه کربلا روشن شد و چون سر عبیدالله بن زیاد را که توسط مختار بن ابی عبیده ثقفی (ره) جدا شده بود و در مرآ و منظر مردم قرار گرفت مصائب و تألمات روحی کم شد، لکن حالت حزن و غم بر ما برای انعکاس صحنه کربلا و عبرت گرفتن دیگران برای همیشه ادامه یافت …

سپس حضرت امام صادق (ع) فرمود: جدم امام زین العابدین (ع) هرگاه کربلا و صحنه‌های روز عاشورا را تصور می‌کرد و برایش بیان می‌گردید می گریست و اشک‌هایش بر محاسنش جاری می‌گشت و هرکس جدمان را با آن حالت می‌دید متأثر گشته و در درونش انقلاب بوجود می‌آمد. همانا فرشتگان حاضر در کنار مضجع شریف اباعبدالله الحسین (ع) اشک می‌ریختند که در اثر حزن و اندوه آنان دیگر فرشتگان زمین و آسمان متأثر گشته و اشکشان جاری شد.

در حدیثی دیگر : حسین بن ثویر می‌گوید من به همراه یونس بن ظبیان و مفضل بن عمر و ابوسلمه سراج در محضر امام صادق (ع) گرد آمده بودیم، یونس بن عبدالرحمان سخن‌گوی جمع ما بود زیرا از جهت سنی و فضل و ذکر حدیث جایگاه برتری داشت، وی راجع به شهادت اباعبدالله الحسین (ع) و تأثیر آن در عالم تکوین سؤال کرد.

قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ ع إِنَّ أَبَاعَبْدِاللَّهِ ع لَمَّا مَضَى بَکَتْ عَلَیْهِ السَّمَوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ مَا یَنْقَلِبُ فِی الْجَنَّهِ وَ النَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنَا وَ مَا یُرَى وَ مَا لَا یُرَى …[۵]

همانا چون ابا عبدالله [الحسین علیه السلام] به شهادت رسید و جان به جان آفرین تسلیم کرد آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه و ساکنان آنها و موجودات میانی آن دو بر وی گریستند و نیز تمام موجودات متغیّر در بهشت و جهنم از مخلوقات پرودگار اعم از آنچه به چشم می‌خورد و یاد دیده نمی‌شود متأثر گشته و اشک حزن ریختند.

 

شیعه سردمدار برپایی زیارت اربعین

در اولین سال شهادت امام حسین (ع) صحابه گرانقدر و تابعین علاقمند به اهل بیت (ع) همانند جابر و عطیه (ره) زیارت اربعین را انجام دادند سپس ائمه اهل بیت (ع) آن را مشروعیت بخشیده و نحوه زیارت و کلمات خاص را انشاء نمودند و بعد هم بالاترین شعار شیعه شناخته شد که در دوران اختناق حاکمیت بنی عباس و بعد یکی از معیارهای شناخت جمعی و فردی شیعه گردید.

امام حسن عسکری (ع) [در روزهای پر خفقان حاکم که در شهر سامراء در محاصره کامل زندگی می‌کرد و ارتباط با شیعیان را در شهرهای دور و نزدیک توسط وکلاء حفظ نموده و انجام می‌داد] فرمودند :

عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاهُ إحْدی و خَمْسِینَ وَ زِیَارَهُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏؛[۶]

مؤمنان و شیعیان [ما] دارای ۵ نشانه و علامت هستند که می‌توان آنان را شناسایی کرد:

  • بجا آوردن نمازهای واجب (۱۷ رکعت) و نافله‌ها (۳۴ رکعت) که جمعاً ۵۱ رکعت می‌شود.
  • احیاء و انجام و خواندن زیارت اربعین اباعبدالله الحسین (ع)
  • انگشتر در دست راست داشتن
  • گزاردن و مالیدن پیشانی بر خاک
  • بلند گفتن « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏» در نمازها

در روایات آمده است:

کان علیّ یَجْهَر بِالتَّسْمیه وَ مَنِ اقْتَدی فی دینِه[۷]؛علی بن ابی طالب (ع) در همه نمازها «بسم الله» را بلند می‌گفت و نیز کسانی که به وی اقتدا در دین خویش می‌کردند در این عمل از وی پیروی می‌نمودند.[۸]

در پایان باید اذعان نمود به برکت انقلاب اسلامی و بالندگی فرهنگ تشیع در تمام کشورهای اسلامی زائران امام حسین (ع) در اربعین سال‌های اخیر به ملیون‌ها نفر می‌رسد. پیاده‌روی ملیونی عاشقان و دلباختگان حسینی طی صدها کیلومتر از مرزها و شهرهای مختلف عراق به سوی کربلا آنهم از کشورهای مختلف هر روز جلوه آن بیشتر گشته و با همه تهدیدهایی که استکبار می‌کند جلوه ثاراللهی امام شهیدان و یارانش در میان همه فرقه‌ها و ملت‌ها متبلور گردیده و مسلمانان و غیر مسلمانان از آن حمایت می‌نمایند به امید آنکه راه و مسیر سالار شهیدان نجات بخش همه انسان‌های در بند قدرت‌مندان ستمگر و استکبار جهانی گردد که انشاءالله خواهد شد و همگی از اعماق جان خویش فریاد می‌آورند :

«إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ[۹]» همانا موعد و زمان [پیروزی] آنان بامداد است و آیا بامداد [پیروزی] نزدیک نیست.!!

 

پی نوشتها

۱ – کربلا، العسیلی، ص ۵۳۷؛ مقتل الحسین(ع)، مقرم، ص ۳۰۴؛ الاخبار الطوال، دینوری، ص ۲۵۹؛ طبری، جلد ۵، ص ۴۵۴؛ اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۲۱۴

۲- شعراء / ۲۲۷

۳- اللهوف علی قتلی الطفوف،سید بن طاوس .ص ۲۸۲٫ (ترجمه : محمدجواد مولوی بینا)

۴- بحارالأنوار ج ۴۵ ،ص۲۰۶ باب ۴۰- ما ظهر بعد شهادته؛ کامل الزیارات، ابن قولویه، ص ۸۰، باب ۲۶: بکاء ما جمیع خلق الله علی الحسین بن علی (ع)، ح ۶؛ مستدرک الوسائل، علامه نوری، ج ۶، ص ۳۱۳٫

۵- کامل الزیارات، ابن قولویه، ص ۸۰، ح ۵٫

۶- کتاب المزار، شیخ مفید، ص ۵۳؛ باب فضل زیاره الاربعین (متوفای ۴۱۳)؛ (وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۸۸، ح ۱۹۴۶۳؛ بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۳۴۸، ح ۰۱)

۷- رجال کشی (اختیار معرفه الرجال، (محمدبن عمر متوفای نیمه قرن ۴) ص ۳۱۳؛ عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیثالمدینه، ابن ابی جمهور، ج ۲، ص ۱۳۱٫(متوفای قرن ۹۰۱ ه‍.ق)

۸- بندهای ۵ گانه حدیث فوق در جای خود نیاز به تبیین و توضیح خاص دارد .

۹- سوره هود، آیه ۸۱٫