رحلت جانگداز آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (ره)
8 فوریه 2008
امام صادق (ع) فرمود:
«آنگاه که خداوند بندهای را دوست بدارد و بخواهد او را مورد تفقّد و تنعّم خویش قرار دهد، چند چیز را به او عنایت خواهد کرد.
1- با اشارات و نشانهها، اطاعت و بندگی خویش را به او القاء میکند.
2- او را در برابر کمترین دادهها (نعمتها) قانع نموده و شکرگذار خواهد نمود.
3- او را دانا و فقیه و دینشناس نموده تا خود هدایت و منشأ راهنمایی دیگران گردد.
4- با اعطای باورهای صحیح، یقین او را (به مبدأ و معاد) تقویت میکند.
5- همّت خودکفایی و استقلال را به وی عنایت مینماید.
6- او را در همه افکار و کردار خویش مظهر عفاف و پاکدامنی خواهد نمود.(1)
روز دوشنبه 28/3/86 مصادف با شهادت صدیقه طاهره، امّ الائمه فاطمه زهرا (س) است. در این روز جسم مطهّر مرجع تقلید شیعه حضرت آیت الله فاضل لنکرانی در جوار حرم ملکوتی کریمه اهل بیت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده خواهد شد.
آیت الله العظمی فاضل مصداق کامل حدیث شریف فوق بود که مورد عنایت خداوند سبحان قرار گرفته بود.
او خود را مطیع خداوند و قانع در برابر نعمتها میدانست و فقیهی جامع الشرائط و خدمتگذار به جهان اسلام بود. خدمات وی در بعثه حج در زمان امام راحل مؤسس انقلاب اسلامی، نمازهای جماعتش در حرم کریمه اهل بیت (ع)، تألیفات کلامی و فقهی ایشان، تدریس و آموزشهای کوتاه مدت و بلند مدت، اطلاعیههای به موقع جهت روشنگری امّت اسلامی در برابر استکبار جهانی، حمایتهای بیدریغ از انقلاب اسلامی، تلاش جهت انسجام بیشتر علما و دانشمندان حوزوی و پرورش مردان علم و دین، عنایات معظم له جهت احیای حوزه های علمیه در داخل و خارج کشور …همه و همه گواه سوختن و روشنگری ایشان بود.
در اینجا با ذکر چند نمونه از خاطرات دلنشین و دلپذیر آن مرجع بزرگ، یاد و خاطره ایشان را گرامی میداریم.
1- در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که خدمت ایشان تلمّذ میکردیم، همیشه شاگردانی پرتلاش را پرورش میدادند و تا شاگرد لب باز میکرد، میگفتند: “شما حرف ملا صدرا را میزنید”، “شما حرف آیت الله العظمی حکیم (ره) را میگویید”، “شما مطالب ابوعلی در اشارات را میگویید” که خود این برخورد در شاگرد ایجاد خودباوری و اطمینان مینمود و او را میساخت.
2- در سال 1370 هـ . ش بنا شد زمینی در مشهد مقدس برای دفتر معظم له خریداری شود. این کار انجام شد که نزدیک دو سال طول کشید. وقتی به پایان رسید در تابستان سال 72 جهت افتتاح دفتر به مشهد وارد شدند. هنگامی که ساختمان سه طبقه را دیدند، فرمودند: “این ساختمان برای درس و بحث طلاب مشهد و یا طلاب زائر خوب است، برای دفتر ما یک جای کوچکتر اجاره کنید کفایت میکند” و هرگز وارد آن ساختمان نشدند.
3- یک نفر از نوجوانان بعد از دوره راهنمایی تصمیم گرفته بود طلبه شود و محضر ایشان رسیده بود. وقتی تصمیم او را به معظم له اعلان کردند، ایشان با تمام قامت ایستاد و فرمود: “او سرباز امام زمان (عج) است، باید مورد احترام خاص قرار گیرد.”
4- وقتی یکی از نمایندگان ایشان در امور وجوهات بیاحتیاطی کرده و سهم امام و سادات را به مصارف مربوطه نرسانده بود، او را احضار کردند و با قاطعیت اجازهنامه خود را گرفتند و آن را کنار گذاشتند و گفتند “تو لیاقت انجام این وظیفه سنگین را نداری”.
5- در جواب برخی از مسئولان نظام اسلامی که خسته میشدند و به ایشان اظهار میداشتند: “شما اجازه میفرمایید ما به قم برگردیم و درس و بحث خویش را ادامه بدهیم؟” میفرمودند: “آیا جای شما پر میشود یا نه؟! امام خمینی (ره) خودش را فدای نظام اسلامی کرد، شما که جای خود دارید.” سپس میفرمودند: “برگردید و با قوّت به جمهوری اسلامی کمک کنید و وظیفه الهی خویش را انجام دهید.”
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
پی نوشت:
(1) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج103، ص26، ح34 ؛ مستدرک الوسائل، علامه نوری، ج13، ص36، ح14671.