على (عليه السلام) دوّمين اسوه جهان هستى
8 فوریه 2008
قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): إنّ اللّه – تبارك و تعالى – جعل لأخي علي بن أبي طالب فضائل لا يحصي عددها غيره ؛
پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: همانا خداوند براى برادرم على بن ابىطالب (عليه السلام) فضائل و برترىهايى قرار داد كه شمارش آن از توان غير خدا خارج است.
در ميان 12000 صحابه و ياران پيامبر خدا كه در كتابهاى رجالى و تراجم ثبت و ضبط گرديده و يا معرّفى شدهاند، تنها اميرمؤمنان على بن ابىطالب (ع) است كه آيينه تمامنماى صفات جمال و جلال حق شده و همه كمالات الهى در سيرت و صورت او جلوه و تبلور پيدا كرده است. خشم و رحمت، زهد و قدرت، شجاعت و خوف، فقر و بخشندگى، عبوديت و جسارت و… در او نمايان است، گويا مجمع همه صفات متضادّى(1) است كه هر كدام در جاى خود جلوهاى از صفات رحمانى است و هر سالك موحّدى چون مىخواهد مُراد و كعبه دل خويش را پيدا كند و جلوهاى از حقيقت محمّديه را ببيند غير از او مولا و اسوهاى را نمىتواند نشانه بگيرد تا آرامش پيدا كند و مَظهر «أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»(2) گردد. شايد از همين جهت بود كه عبد حقيقى خدا فرمود: «النظر إلى علي بن أبيطالب عليه السلام عبادة و ذكره عبادة و لا يقبل إيمان عبد إلّا بولايته و البراءة من أعدائه» ؛ نگاه به چهره پرفروغ على بن ابىطالب بندگى خداست، ذكر و ياد او عبادت و خشوع در برابر خداست و ايمان بندهاى پذيرفته نخواهد شد مگر با ولايت على و بىزارى جستن از دشمنان او.(3)
على (عليه السلام) در اوج تموّل، فقير و در كمال عزّت و قدرت، متواضع و فروتن بود. او در نهايت فصاحت و بلاغت در برابر پيامبر (صلى الله عليه وآله) سخنى نگفت و بعد هم لب به حشو و استهزاء كس نگشود. شيرين بيانى كه در عرصههاى مختلف نامهنگارى، خطابه، پند و اندرز، تبيين حكمت و سخنان پرنغز و ژرف، «امير بيان» گرديد و نهجالبلاغهاش «أخ القرآن» ناميده شد و براى هميشه در كنار قرآن قرار گرفت.
امتيازات برجسته نهج البلاغه
در ميان كتابهاى روایى و حديثى منسوب به پيشوايان معصوم خاصّه امير مؤمنان (عليه السلام) نهج البلاغه تأليف سيّد رضى – رضوان اللّه عليه – داراى ابعاد ژرف و عميقى است كه آن را از هزاران تأليف مشابه ديگر همانند خود ممتاز ساخته است.
مطالب حكيمانه الهى امام معصوم (بر دو پايه عقل و دانش)، عبارات اعجابانگيز و بيان درد آشنا بر اساس نياز مخاطب و مخاطبان آن روز و امروز از يك سو و تأثير معنوى و اخلاص مؤلف و چينش زيبا و حساب شده (خطبهها، نامهها و حكمتها) از سوى ديگر موجب گرديد جاودانگى اين تأليف تضمين گردد و دهها ميليون نسخه متن، ترجمه و شرح آن از قرن چهارم تا امروز در ميان نسلهاى مختلف اشاعه يابد و فرهنگ جوامع اسلامى و انديشهها را دگرگون سازد.
علامه ولايتمدار شيخ عبد الحسين امينى در موسوعه ارزشمند «الغدير» بيش از 80 شرح كامل براى نهج البلاغه معرّفى نموده كه برخى از آنها بالغ بر بيست مجلّد است.(4)
كتابشناس خبير و محدّث متبحّر مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى در موسوعه گرانسنگش دهها ترجمه و صدها شرح معرّفى مىكند كه مجموعه آنها عدد قابل توجّهى را نشان مىدهد.(5)
شارح نكتهسنج مرحوم حجة الاسلام و المسلمين فيض الاسلام پس از نوشتن ترجمه و شرح كوتاه بر نهج البلاغه در دو دهه آخر عمر خود تلاش وسيعى را انجام مىدهد و قريب به 950 هزار نسخه از آن را در ميان امّت اسلامى توزيع مىكند(6) كه همچنان بعد از رحلتش توسط ديگر ناشران فرهنگ اسلامى ادامه يافته است.
ترجمه و شرح كتاب «نهج البلاغه» به زبانهاى مختلف جهان انجام گرفته و هر فرهيخته و علاقهمند به فرهنگ اسلامى را جذب و سيراب مىكند امّا بايد توجّه داشت كه نهج البلاغه بخش عمدهاى از خطبهها و نامهها و سخنان اميرمؤمنان (عليه السلام) است. از اين رو برخى همانند شيخ هادى كاشف الغطاء (ره) كتابى را به عنوان «مستدرك نهج البلاغه» تدوين مىكند و تلاش مىنمايد تا اين نقيصه را در حدّ توان جبران نمايد كه بايد از همه رهروان اين مسير نورانى قدردانى و تشكّر نمود.
پی نوشتها:
(1) صفى الدين حلّى (ره) نسبت به جامعيّت امام على (ع) چنين سروده است:
جُمِعَتْ في صِفاتِكَ الأضدادُ
فَلِهذا عَزَّتْ لَهُ الأنْدادُ
زاهِدٌ حاكِمٌ حَليمٌ شُجاعٌ
ناسِكٌ فاتِكٌ فَقيرٌ جَوادٌ
شِيَمٌ ما جَمَعْنَ في بَشَرٍ
قطُّ وَ لا حازَ مِثلَهُنَّ العِباد
تمام صفات برجسته متضاد در وجود گرانمايه على (ع) جلوهگر شد، از اينرو پيدا كردن فردى همانندش بسيار سخت و دشوار گرديد × زاهدى (بىاعتناى به دنيا) حاكم، بردبارى نترس و شجاع، عابدى مجاهد و نابودكننده كفّار، فقيرى بخشنده و جواد بود × صفات برجسته او هرگز در كسى جمع نشد و بندهاى از بندگان خدا حائز آنها نگرديد.
(مصباح الشريعة، كفعمى، ص736، خطبة العيدين)
(2) رعد، 28.
(3) الأمالى، شيخ صدوق، ص138، مجلس 28 ؛ مئة منقبة (من مناقب اميرالمؤمنين و الائمة من ولده عليهم السلام من طريق العامة)، محمد بن احمد بن شاذان، ص177 (مشهور به فضائل ابن شاذان قمى) ؛ كشف الغمّة، اربلى، ج1، ص112.
(4) الغدير، ج4، ص193.
(5) الذريعه الى تصانيف الشيعة، ج14، ص111-161.
(6) مقدمه ترجمه و شرح نهج البلاغه، فيض الاسلام.