بسط فرهنگ اسلامی با تدبیر مدبرانه امام حسن(ع)

25 سپتامبر 2020

مصاحبه با روزنامه قدس مورخ 1399/07/03

خداوند در حق بشریت عنایت بزرگی کرده و پس از وجود گرانقدر پیامبر اسلام(ص)، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را چراغ راه هدایت مردم قرار داده است. این روند یک برنامه دائمی بود و تا قیامت و ظهور امام زمان(عج) ادامه دارد. در جریان این برنامه هر کدام از اهل بیت(ع) بعد از دیگری آفتابی هستند که به مردم جهان در تمام زوایا توجه می‌کنند. اما در خصوص شخصیت و زندگی امام حسن مجتبی(ع) چهره‌ای که پیامبر(ص) او را به عنوان گوشواره عرش الهی معرفی کرد و فرمود بعد از من بزرگترین محور صلح و آرامش در میان مسلمانان است، تحریف و شبهه بسیار است.

برای کنکاش بیشتر در ابعاد سیاسی زندگی امام حسن(ع) با حجت‌الاسلام دکتر احمد زمانی، نویسنده کتاب «حقایق پنهان؛ پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)» به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

امام حسن(ع) به ناچار پیشنهاد صلح معاویه را پذیرفت

حجت‌الاسلام زمانی در ابتدا می‌گوید: دشمنان احساس می‌کردند که برنامه خلافت اهل بیت(ع) مستمر است و بساط آنها را در هم خواهد پیچید، بنابراین بر علیه اهل بیت(ع) توطئه‌هایی می‌کردند. در همین راستا امیرالمؤمنین(ع) را پس از ۴سال و ۶ماه خلافت ترور کردند. اما مردم بعد از شهادت امام علی(ع) یکصدا گفتند که لایق‌ترین انسان برای جایگزینی امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن مجتبی(ع) است. امام دوم شیعیان در آن زمان در زمینه‌های اجتماعی، نظامی، اقتصادی و قضایی مسئولیت‌های سنگینی داشت و تحقیقاً می‌توان گفت در تمام این زمینه‌ها جانشین امیرالمؤمنین(ع) بود و هر وقت جنگ‌هایی چون جمل، صفین و نهروان پیش می‌آمد، امام حسن(ع) نه تنها همراه امام علی(ع) بود بلکه جانشین رهبری و فرمانده کل قوا نیز به حساب می‌آمد.

او می‌افزاید: در زمان خلافت امام حسن(ع) وضعیت عراق به گونه‌ای بود که ایستادگی در برابر توطئه‌های موجود بسیار دشوار به نظر می‌رسید. در این زمان حتی عده‌ای از نزدیکان امام دوم شیعیان نیز با ایشان همکاری نمی‌کردند و تحت تأثیر جنگ‌های روانی معاویه و همراهانش قرار گرفته بودند. هم‌اکنون نیز در جامعه ما عده‌ای از  افراد خوش‌باور هستند و تهدیدات دشمن را سریع قبول کرده و امکانات و قدرتمندی خود را فراموش می‌کنند.

نویسنده کتاب حقایق پنهان بیان می‌کند: امام حسن مجتبی(ع) با توجه به اسناد مختلف خود پیشنهاد صلح نداد اما  شیطنت معاویه در این بود که به امام دوم شیعیان پیشنهاد صلح بدهد و بعد به اهداف خودش برسد. از آنجایی که حدود ۸۰هزار نیروی مسلح همراه امام حسن(ع) بود و از طرف دیگر 120 هزار نفر در لشکر معاویه وجود داشت احساس کرد که جهاد در مقابل معاویه و سپاهیانش دشوار است بنابراین به ناچار پیشنهاد صلح معاویه را پذیرفت.

افشای چهره غیردینی معاویه برای مردم از مهمترین آثار صلح‌نامه

حجت الاسلام زمانی ادامه می‌دهد: صلح امام حسن مجتبی(ع) و معاویه فرصتی برای بازسازی نیروهای امام دوم شیعیان بود. امام(ع) پس از صلح با معاویه نیروهای خود را منسجم کرد و مردم را متوجه جنایات معاویه کرد و به همه فهماند که پادشاهان بنی‌امیه درصدد برچیدن دین و اسلام هستند. ما نیز با مرور برنامه‌های دراز مدت خلفای بنی‌امیه برای برچیدن اسلام متوجه می‌شویم که آنها در حج و احکام آن تغییراتی ایجاد کردند.

او اظهار می‌کند: از طرف دیگر معاویه از نزدیکان ابوبکر، عمر و عثمان بود و تا زمانی که در مقابل امیرالمؤمنین(ع) ایستاد، وجهه خوبی در میان مردم عراق داشت و امام حسن مجتبی(ع) نیز از این امر آگاه بود بنابراین کارهای زیادی برای شناساندن چهره واقعی معاویه به مردم انجام داد. به طور نمونه پس از شهادت امام علی(ع) معاویه به مردم گفت ببینید من آنقدر خوب هستم که عقیل، برادر امیرالمؤمنین(ع) به کنار من آمده و حاکمیت امام حسن مجتبی(ع) را رها کرده است. عقیل اینچنین به او پاسخ داد که من برای گفتن برخی از نکات پیش تو آمده‌ام و نکته مهم اینکه تمام افرادی که کنار تو جمع شده‌اند باقیمانده‌های کفار و مشرکان هستند اما برادر من امام علی(ع) کسی بود که در هر زمان صحابه نزدیک رسول اکرم(ص) همراه او بودند.

این استاد حوزه و دانشگاه توضیح می‌دهد: با مرور متن قرارداد صلح امام حسن(ع) و معاویه متوجه می‌شویم که امام دوم شیعیان دارای مدیریت فوق العاده و دقیقی بود و از مهم‌ترین تأثیرات این صلح، افشای چهره غیردینی و دنیایی معاویه برای مردم بود. در زمان خلافت ایشان مردم یمن به اندازه زیادی دوستدار اهل بیت(ع) بودند و امام دوم شیعیان در بندی از  قرارداد صلح با معاویه قید می‌کند که مردم یمن اذیت و آزار نشوند. مردم یمن نیز این موضوع را شنیدند و بعدها کاملاً با چهره نفاق و دو روی معاویه آشنا شدند لذا بعد از مطرح شدن قیام امام حسین(ع) با امام سوم شیعیان همراه شدند.

امام حسن(ع) مانع رشد اسلام اموی شد

این پژوهشگر دینی اضافه می‌کند: بسیاری از افراد بر این باورند که کار  امام حسن مجتبی(ع) بعد از واقعه صلح تمام شد اما واقعیت این است که صلح در سال۴۰یا۴۱هجری قمری انجام شد و امام دوم شیعیان در سال ۴۹یا۵۰ هجری قمری به شهادت رسید. داستان برگشت امام حسن مجتبی(ع) از کوفه به مدینه بسیار زیباست و ریزه‌کاری‌های بسیار زیبایی دارد. امام حسن مجتبی(ع) پس از برگشت به مدینه در ابتدا موضع‌گیری‌های خود را روشن کرد و به همراهانش گفت اگر چه صلح با معاویه انجام شده است اما باید بدانید که من معاویه را فردی غاصب و کسی که حاکمیت رسول‌الله(ص) را از بین برد، می‌شناسم و براساس تأکید رسول‌الله(ص) کسی هستم که باید حاکمیت را اداره کنم، لکن قلّت یارانم و فریب خوردن برخی از همراهانم باعث شد که پیشنهاد صلح با معاویه را بپذیرم.

نویسنده کتاب حقایق پنهان بیان می‌کند: امام حسن(ع) پس از صلح علاوه بر جذب نیرو، انسجام و سامان نیروهای گذشته خود، فرهنگ اسلامی را بسط و گسترش داد و آن را منتشر کرد. او افراد زیادی را برای تحقق این امر تربیت کرد و از طرف دیگر جلوی اسلام اموی را گرفت. همانند مبحث اسلام آمریکایی که در سال‌های اخیر از طرف امام راحل(ره) مطرح شد. هر چند که در آغاز با مفهوم این مبحث آشنا نبودیم اما بعد از شکل‌گیری داعش و گروهک‌های شبیه به آن متوجه مفهوم آن شدیم. در زمان خلافت امام حسن(ع) نیز گروهی افراد درصدد بودند اسلام اموی را جایگزین مفهوم اصلی اسلام کنند و به صورت گسترده مفهوم مورد توجه خود را به مردم دیکته می‌کردند.

او تصریح می‌کند: امام حسن(ع) با لقب کریم اهل بیت(ع) شناخته می‌شود. حضرت(ع) پس از صلح و بازگشت به مدینه به وضعیت فقرا و مستمندان رسیدگی می‌کرد. در آن زمان کمتر کسی بود که وارد مدینه شود و سراغ منزل امام حسن مجتبی(ع) را نگیرد. موقوفات امام دوم شیعیان نیز زیاد بود. امام(ع) پس از صلح با معاویه به صورت سیاسی و اقتصادی از افرادی که منفور حکومت معاویه بودند، حمایت می‌کرد.

نویسنده کتاب حقایق پنهان یادآور می‌شود: پس از صلح امام حسن(ع) با معاویه منکرات علنی شد و شخصیت‌های نامدار مسلمانان به شهادت رسیدند. معاویه در این زمان یزید را به عنوان جایگزین خود به مردم معرفی کرد و امام حسن(ع) را به شهادت رساند.

دکتر زمانی در پایان در مورد چرایی به شهادت رساندن امام حسن مجتبی(ع) می‌گوید: صلح کردن به معنای آن نیست که طرف‌های صلح یک دیگر را مناسب و خوب می‌دانند. آمریکا نیز دم از صلح می‌زند اما شهید سپهبد قاسم سلیمانی و همراهانش را به شهادت رساند. امام حسن(ع) نیز اگرچه با معاویه صلح کرد اما او را دشمن خود می‌دانست. معاویه در زمان بازگشت امام دوم شیعیان به مدینه برای این امام بزرگوار نامه‌ای نوشت و در قالب آن نامه از امام حسن(ع) خواست که با توجه به صلح انجام شده، اگر در میان راه به افراد تندرو برخورد کرد آنها را بکشد اما امام حسن(ع) فرمود معاویه فکر باطلی در سر دارد. من اگر بنا بر جنگ داشتم در ابتدا با معاویه می‌جنگیدم زیرا او فرد ناسالمی است و باعث شده که وضعیت فعلی پیش بیاید و حاکمیت علوی از بین برود. از طرف دیگر معاویه سیاستمداری کهنه‌کار بود و می‌دانست که امام معصوم(ع) محور فعالیت‌های یارانش است و آرزوی شهادت امام حسن مجتبی(ع) را داشت تا اینکه با توطئه‌ای امام حسن(ع) را به شهادت رساند.